ما معتقدیم که سایبرنتیک ضمن ارائه الگوهای کاربردی در بعضی مواقع ساختاری، ضمن بازسازی فرهنگی با کمک رسانه ها، توانایی بازساخت مفهوم هویت مستقل از هویت برگرفته از جغرافیا و اجتماع را دارد. به نحوی که اگر بپذیریم علی رغم تمامی تفاوتهای جهان بینی ،دینی ، سنتهای تاریخی و... ، علی الظاهر ما در درون یک تمدن واحد جهانی زندگی میکنیم و تمدنی جهانی در حال اتفاق است ،بار اصلی ایجاد این نوع جدید از تمدن برعهده سایبرنتیک و رسانه هاست . هر چند که ممکن است این نوع تمدن ،عمقی و ریشه ای نباشد ،جز یک روکش نازک که گوناگونی عظیم فرهنگ ها ، ملت ها ، دیدگاههای دینی ، سنت های تاریخی و جهان بینی های قدیمی را می پوشاند.
چهار تلقی عمده به تمدن جهانی وجود دارد :
- باور به وجود تمدن جهانی واحد. اعتقاد به وجود این نوع از تمدن ولو به صورت یک کاور نازک که پنهان کننده تمامی شکافهای دیگر است .
- قبول داشتن مفهوم تمدن جهانی با معیارهایی که اشاره به مشترکاتی جوامع متمدن دارند ، مثلا" سواد و شهرنشینی
- فرهنگ داوس (Daos) : تاکید بر مشترکات تمدن غربی که بسیاری از مردم در تمدن غرب ، و بعضی افراد در تمدن های دیگر به آن معتقدند.
- گسترش و استفاده الگوی مصرف غربی ، به نوعی تمدن جهانی می انجامد .(فاقد عمق و موضوعیت لازم است .)بدین معنی که اساس تمدن غربی مگنا کارتا ( منشور سیاسی و مدنی بریتانیا ) است و نه مگنا مک (نام تجاری نوعی همبر )