حکمرانی خوب مفهومی است که از اواخر دهه 1990 به عنوان کلید معمای توسعه در ادبیات توسعه مطرح گردید. حکمرانی خوب محصول مشارکت سه نهاد دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی است .بانک جهانی حکمرانی خوب را بر اساس شش شاخص حق اظهار نظر و پاسخگویی،ثبات سیاسی،کارایی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد تعریف میکند. غایت و چشم انداز حکمرانی خوب رسیدن به نقطه عدالت خواهی و عدم تبعیض ،یکسان نگری و ارائه خدمات یکسان به همگان است و این مهم شدنی نیست جز در سایه رشدو گسترش نهادهای دموکراتیک . با ظهور فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دولتی برخواست که هدف آن ساختن دولتی کوچکتر، کارآمدتر و سالم تر و جامعه ای آگاه تر با کیفیت مطلوب زندگی است. در این مقاله سعی بر آن است که مولفه های حکمرانی خوب از چهار منطر علم حقوق بشر ، علوم سیاسی ، جامعه شناسی و جغرافیا مورد بررسی قرار گیرد و به توانمندیها و تاثیرات دولت الکترونیک در استقرار حکمرانی خوب پرداخته میشود. در این راستا نتایج تحقیق حاکی از آن است که به شرط تحقق زیر ساختهای فنی و فرهنگی مورد نیاز دولت الکترونیک ، نه تنها نیل به تسریع حکمرانی خوب میسر میشود ، بلکه دولت الکترونیک خود بالذات موجد دموکراسی و استقرار حکمرانی خوب است .
واژه های کلیدی : حکمرانی خوب ، دولت الکترونیک ، توسعه ، اقتصاد آنلاین
مقدمه و بیان مساله
معناي ساده حكمراني فرایند تصميم گيري و راههایی است كه به وسيله آن تصميمات اجرا ميشوند. نتیجه حکمرانی خوب ، کسب رضایت مردم و مشروعیت یافتن حکومت است . به نحوی که عدالت در تمام کشور و بدون توجه به تفاوت های اجتماعی و قومیتی دیده میشود.معیار ها ، شاخص ها و استانداردهای حکومتداری خوب در بهره وری ، و توزیع متناسب منابع و امکانات در فضای سرزمینی است . حکومتداری خوب محقق نمیشود جز با توسعه و گسترش نهادهای دموکراتیک. بانک جهانی حکمرانی خوب را بر اساس شش شاخص حق اظهار نظر و پاسخگویی،ثبات سیاسی،کارایی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد تعریف میکند.علاوه بر این شاخص های کلی علوم مختلف مخصوصا در حوزه علوم انسانی ، ملاک حکومتداری خوب را نزد خود تعریف کرده و در پی پاسخگوئی به تعریفات و رفع ابهامات آن تعریف از منظر خود می باشند. هر چند نهایتا" یک نیاز واحد را از حکومتداری خوب توقع میکنند و آن رسیدن به حد مطلوب حقوق بشر می باشد. حکمرانی خوب مفهومی است که از اواخر دهه 1990 در ادبیات توسعه به عنوان کلید معماي توسعه مطرح میگردد.دولت الکترونیک یک مفهوم تقریبا" جدید می باشد در واقع این نوع خاص از دولت را آغاز دوران مجازی تحت عنوان موج چهارم در پاسخ به نیازهای رو به افزایش جامعه و در جهت افزایش خدمات دهی به جامعه و همچنین زمینه های مشارکت بیشتر شهروندان بوجود آمده . در طول نیمه دوم دهه ۱۹۹0
بخش خصوصى کشور آمریکا مسئول ایجاد دولت الکترونیکى شد. وجود شبکه جهانى گسترده اینترنت به شکل گیرى برخى اقدام هاى تجارى در شرکت ها منجر شد و نتایج خوب و قابل سنجشى نیز از این اقدام ها حاصل آمد. یکى از مهمترین این نتایج افزایش اثربخشى کارکنان در سازمان ها بود، به گونه اى که در بازده کارى آنها افزایش قابل ملاحظه اى به وجود آمد؛ به عنوان نمونه در سال ۱۹۹۹ میانگین بازده کارى در هر ساعت براى هر فرد پنج درصد افزایش یافت. هنگامى که فناورى وب جهانى در اکثر بخش هاى خصوصى به کار گرفته شد، دولت از این حرکت عقب ماند، لذا توجه دولت به این مسأله معطوف شد که ارائه خدمات به شهروندان به صورت الکترونیک بسیار آسان تر خواهد بود.
هدف اصلی دولت الکترونیکی ، فراهم آوردن محیط دیجیتالی برای ارایه اطلاعات ، ایجاد ارتباطات و ارایه خدمات است. تهیه و تدارک اطلاعات کامل و جامع در زمینه فرآیندهای اجرایی، اوراق و فرم های موجود برروی اینترنت در زمینه ارایه اطلاعات و تسهیلات برای ثبت و بایگانی فرم های الکترونیکی و ابلاغ های رسمی ارایه شده از طریق پست الکترونیکی و تشکیل میزگردهایی در مورد موضوعات روز و مورد علاقه مردم، نمونه هایی از ایجاد ارتباطات است. انجام امور پیچیدۀ مربوط به رفع نیازهای عمومی و تجاری مردم( البته تا حد مجاز و قانونی) خواسته ها و نیاز های مشتریان سازمان ها و دفاتر عمومی و دولتی نمونه هایی از ارایه خدمات است. می توان گفت که هدف دولت الکترونیکی استفاده از پتانسیل های فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور تغییر دولت، از سازمان- محوری[1] و ارایۀ خدمات محدود ، به سمت شهروند _ محوری[2] و ارایه خدمات جامعه دولتی به شهروندان ، بازرگانان و غیره است . قابلیت هایی
که انتقال از مدیریت عمومی و سنتی به مدیریت الکترونیکی ارائه می کند هنوز تا حدودی ناشناخته است اما با این حال می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- شکل های جدید تحول اطلاعات
- روشهای جدید دسترسی شهروندان به اطلاعات
- روش هاي جديد تعامل و مبادله اطلاعات با شهروندان
- شکل هاي جديد ايجاد انجمن ها به صورت محلي و عمومي از طريق روش هاي on line
- شکل هاي جديد دخالت مردم در فايند قانون گذاري و سياستگذاري
- راه هاي جديد توسعه مهارت هاي براي شرکت فعال مردم در دولت الکترونيک
- شکل هاي جديد وکالت
- روش هاي جديد ارايه اطلاعات براي دولت
- روش هاي جديد کاهش شکاف ديجيتالي با توسعه خدمات همگاني دسترسي به اطلاعات
- روش هاي جديد رهبري (فتحیان ،مهدوی نور ؛1383،208 )
شیوه پژوهش
تحقیق حاضر توصیفی –تحلیلی می باشد.در این تحقیق علاوه بر استفاده از منابع کتابخانه ای از وب سایتهای مختلف و معتبرنیز استفاده شده است .
نظرات شما عزیزان: