اين بود كه انگليسيها تصميم گرفتند كار بحرين را كه سالها مانند استخواني در گلوي ايشان گير كرده و برپايه هيچ قرارداد و پيمان رسمي از ايران جدا نشده بود و حتي در دوران نخستوزيري دكتر اقبال در لايحه بودجه كل كشور، آن جا را « استان چهاردهم!» ناميده بودند يكسره كنند، و يك شيخنشين كوچك و بظاهر مستقل ولي زير سلطه خود، پديدآورند.
تا آن زمان، معمولاً رفت و آمد ايرانيان به بحرين و بحرينيها به ايران، نيازي به گذرنامه نداشت و رواديد نميخواست و حتي بهاي تمبر پست از ايران به بحرين نيز همانند بهاي تمبر پست براي پاكتهاي شهري داخلي ايران حساب ميشد.
اسفنديار بزرگمهر دركتاب خود مينويسد:
«... نظر انگليسيها از روز اول راجع به بحرين اين بود كه بحرين مستقل شود ولي ايران بحرين را استان چهاردهم ميخواند، و سالها ادعا مالكيت آن را داشت. انگليسيها كه تازه به دليل همكاري با امريكاييها نفوذ خود را در خليج فارس كم كرده بودند، نميخواستند ايران كه كرانه وسيعي در خليج فارس دارد، در اين طرف خليج هم نفوذي داشته باشد.
براي اينكه صورت قانوني به اين جدايي بدهند، «سرويليام لوس» Sir William Loos مأمور بلندپايه وزارت خارجه انگلستان چندبار بيسر و صدا به ايران آمد، و با مقامات گوناگون از جمله محمدرضا شاه ديدار كرد. از سوي دولت ايران «خسرو افشار» مأمور گفتگوها و برنامهريزي با او شد، و به زودي مسئله بسيار ساده و آسان توسط ردههاي بالاي هر دو كشور حل شد!
دشواري مهم آن بود كه چگونه صورت ظاهر داستان را به شيوهاي بيارايند و سر و سامان دهند كه هنگامي كه مسئله آفتابي شد، مردم ايران از جدا شدن بخشي از خاك كشورشان دچار شوك و ناراحتي نشوند و نگويندكه چگونه شد كه «استان چهاردهم» را از دست داديد؟
از:
رسانه های داخلی ایران نوشتند: توهمات و اصرار حمله نظامی به ایران بالاخره اسراییل را مجبور کرد تا تهدیدها و به خیال خود فشار هایش را بر علیه ایران بیشتر کند و با شروع جنگ روانی اغاز کننده این حملات باشد.
به گزارش بولتن نیوز از شعبه سیاسی روزنامه ینی مساوات، جزییات عملیات جنگی اسراییل علیه ایران برای نخستین بار اعلام شد. کانال 10 اسراییل روز گذشته طی برنامه ای نتایج بررسی های چند هفته ای در مورد طرح عملیات نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران را که در برگیرنده اظهارات چندین تن از افسران بلند پایه ارتش اسراییل می باشد، پخش کرده است. به گزارش این کانال تلویزیونی، اسراییل تا 23 آوریل برای مشخص شدن نتیجه تلاش های دیپلماتیک بین المللی در راستای منصرف کردن ایران از بلندپروازی های هسته ای صبر خواهد کرد.
گفتنی است که دور دوم مذاکرات ایران و کشورهای گروه 5+1 در مورد برنامه هسته ای ایران در سوم خرداد 91 یا 23 آوریل در بغداد برگزار خواهد شد. به گزارش این کانال تلویزیونی اسراییل، چنانچه این مذاکرات نتیجه ای داشته باشد، در آنصورت دستور حمله به تاسیسات هسته ای ایران داده خواهد شد. در این عملیات دهها فروند شکاری ـ بمب افکن، هواپیماهای حامل سوخت، هواپیماهای جنگ الکترونی و بالگردهای امداد شرکت خواهند کرد و هواپیماهای مدرن سازی شده ی ـ اف 15 آی» نیز نقش تعیین کننده در این عملیات خواهند داشت که بمبهای ضد اهداف زیر زمینی را حمل خواهند کرد. گفته میشود که این هواپیماها به حال آماده باش و مسلح در آشیانه ها منتظر فرمان حمله اند. در این عملیات از هواپیماهای شناسایی بدون خلبان « ایتان» نیز استفاده خواهد شد و خانواده های خلبانانی که در این عملیات شرکت خواهند کرد، در مناطق امن و دور از پایگاههای نظامی اسکان داده شده اند.
در این گزارش اعلام شده که اسراییل قدرت از بین بردن کامل توان هسته ای ایران را ندارد و به همین دلیل نیز نیروهای اسراییلی طرح «تهاجم کوتاه مدت و حرفه ای» علیه ایران را تهیه کرده اند. به بار آمدن تلفات نیز در این عملیات پیش بینی شده است. یک افسر ارشد نیروی هوایی اسراییل میگوید که تعدادی از خلبانانی که در این عملیات شرکت خواهند کرد، دیگر باز نخواهند گشت. اسراییل همچنین به این مساله نیز توجه دارد که به دنبال آغاز عملیات علیه ایران، حملات گروههای تندرو و در راس آنها حزب الله لبنان به اسراییل آغاز خواهد شد که ممکن است از 30 سال گذشته به این سو شدیدترین جنگی باشد که در شمال اسراییل در میگیرد.
شاهکار جدید الهام علی اف
به دنبال برگزاری مسابقات مستهجن یوروویژن در باکو، این بار "الهام علیاف" در اقدامی شگرف و شرمآور به مناسبت روز استقلال جمهوری آذربایجان از نمادی پردهبرداری کرد که به "آبلیسک" یا آلت شیطان شهرت دارد.
الهام علی اف به بهانه روز استقلال جمهوری آذربایجان(28 می) در خیابان اسقلال باکو با نثار تاج گل و ادای احترام از بنای آبلیسک (Obelisk) پرده برداری کرد.تصاویر فوق در سایت ریاست جمهوری آذربایجان(president.az)منتشر شده است.
روزنامه کانادایی تورنتوسان در گزارشی با عنوان "اسرائیل با تصمیم یک ایرانی به ایران حمله می کند" نوشت: یک ایرانی الاصل ، هم اکنون به دومین مقام مهم در کابینه اسرائیل تبدیل شده است.
رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش و وزیر دفاع پیشین اسرائیل ، رهبر فعلی حزب کادیما در تصمیم گیری احتمالی درباره حمله نظامی به ایران در کنار نخست وزیر، نقش اصلی را خواهد داشت. او متولد ایران است و این کشور را به خوبی می شناسد. او شائول موفاز است.
طی هفتههای اخیر بحث حضور منافقین در خاک جمهوری آذربایجان و حمایتهای لجستیکی و مالی این کشور از گروههای برانداز و ضد منافع جمهوری اسلامی ایران واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه ایران را سبب شد. این در حالی است كه بحث در باب اقدامات ضدایرانی جمهوری آذربایجان تازگی ندارد و بارها مطرح شده و در سوی دیگر، تهران نیز رسماً به کشورهای همسایه در خصوص تبعات اقداماتی از نوع اسکان منافقین در خاک خود بر روابط دو سویه و مثبتشان با تهران هشدار داده است.
اصولا" یكی از متغیرهای اصلی در شكل گیری روابط میان كشورها بر پایه عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیكی استوار است، امری که در یك بستر زمانی متغیرهای تاریخی و حتی فرهنگی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. ویژگی مهم نقش متغیرهای ژئوپلیتیك در شكل گیری روابط میان كشورها دیر پا بودن و ثبات آن در طول زمان است، این امر برخلاف نقش متغیرهای سیاسی است كه در طول زمان دچار تغییر و دگرگونی میشوند.
در واقع روابط مبتنی بر متغیرهای ژئوپلیتیك بر پایه جغرافیا و روابط مبتنی بر سیاست مبتنی بر عوامل ایدئولوژیك، حزبی، جناحی و گاه حتی بر پایه عناصر و اندیشههای سیاسی شكل می گیرند، لذا تفاوت عمده آنها دیرپایی اولی در برابر گذرا بودن دومی است. با توجه به این ویژگیهاست كه تنظیم روابط خارجی و برقراری روابط دوستانه میان كشورها بر مبنای مؤلفههای ژئوپلیتیك میتواند موجب صلح و ثبات پایدار در میان كشورهای همسایه شود.
در سال های دهه 1950، دیوید بن گوریون رهبر اسرائیل در صدد بود تا یک اتحادیه خاورمیانه ای غیر عربی شامل ترکیه،اتیوپی، ایران و اسراییل به وجود آورد. این تلاش درنهایت به دلیل سقوط شاه ایران به شکست انجامید.
در منطقه قفقاز جنوبی و در شمال رود ارس، کشوری به نام جمهوری آذربایجان وجود دارد. این کشور، روزگاری جزو قلمرو سرزمینی ایران بوده است که در نتیجه بی تدبیری حاکمان قاجار از ایران جدا گشته و سالها تحت لوای تزارهای روسیه و پس از آن نیز به عنوان یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی تحت سیطره ی بی چون و چرای حکومت کمونیستی مسکو قرار داشت.
سرزمینی که امروزه جمهوری آذربایجان نام گرفته است در اثر جنگهای روسیه و ایران طی قراردادهای گلستان در سال 1813 و ترکمنچای در سال 1828 از ایران جدا و ضمیمه روسیه گردید و برای نخستین بار پس از سقوط امپراتوری روسیه در سال 1917 و با روی کار آمدن بلشویکها با استفاده از خلاء قدرت و با کمک ترکهای عثمانی موفق شد در سال 1918 حکومتی تحت عنوان جمهوری آذربایجان را تشکیل دهد. این حکومت در سال 1920 از سوی ارتش سرخ روسیه لغو و قلمرو آن در داخل اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت که تا سال 1991 یعنی تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به حیات خود ادامه داد. در سال 1991 در کنار دیگر جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی آذربایجان نیز اعلام استقلال کرده و به عنوان کشوری مستقل به عضویت سازمان ملل متحد درآمد.پس از فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی، کشورهای جدیدی به عرصه حیات سیاسی در محیط بین الملل قدم نهادند که تجربه چندانی برای فعالیت در عرصه های منطقه ای و جهانی نداشتند و این نکته زمینه ای برای متمایل شدن این کشورها به دیگران و نیز توجه دیگر قدرت ها به این جمهوری های نوظهور شد و رقابت نانوشته ای میان قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای برای نفوذ در این جمهوری های تازه استقلال یافته شکل گرفت.
دولت اسرائیل که ائتلافی متشکل از حزب نوپای کادیما و حزب کارگر را در خود دارد، چند ماه پس از روی کار آمدن وارد جنگی 33 روزه با حزب ا... لبنان شد. به اذعان اکثر تحلیلگران، بخش اعظم افکار عمومی و برخی مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل، نتیجه این جنگ عدم دستیابی به اهداف اعلام شده و شکست قدرت نظامی ارتش بود که تا قبل از آن داعیه شکستناپذیری داشت. آنچه پس از آتشبس و پایان جنگ در صحنه داخلی اسرائیل مشاهده میشود، علاوه بر وجود نوعی جوّ یأس و شکست در بین افکار عمومی، رویارویی مجدد جبهه راستگرایان سیاسی با نخستوزیر و کابینه وی میباشد. علاوه بر تأثیرات سیاسی، جنگ اخیر تأثیرات کوتاهمدت و میان مدتی را بر محیط امنیتی اسرائیل بر جای گذاشته و در آینده نیز بر جای خواهد گذاشت.
معاونت سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک در نشستی با حضور کارشناسان مربوطه، زوایای مختلف بحث و تأثیرات جنگ اخیر بر محیط امنیتی اسرائیل را مورد بررسی قرار داد. این گزارش جمعبندی نشست مذکور میباشد.
مرکزتحقیقات استراتژیک
یک روزنامه آمریکایی با اشاره به هیاهوی مقامات و رسانه های رژیم صهیونیستی درباره امکان حمله این رژیم به ایران، با مقایسه طرح تل آویو با حقیقت موجود در جمهوری اسلامی، حمله به تاسیسات کشورمان را اقدامی سخت و بسیار پیچیده که تل آویو قادر به انجام آن نیست توصیف کرد.
به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، روزنامه نیویورک تایمز دوشنبه 20فوریه (1اسفند) نوشت: «برنامه اسرائیل برای ماجراجویی علیه تاسیسات هسته ای ایران "حمله جراح گونه" به همان شیوه ای است که در حمله به سوریه در سال 2007 و بمباران یک منطقه که اسرائیل مدعی بود در آن فعالیت هسته ای انجام می شود، خواهد بود اما شرایط ایران به گونه ای است که این طرح برای حمله، اسرائیل را به هدف خود نمی رساند.»
بر اساس ارزیابی ها و تحقیقات مقامات آمریکایی، حمله جنگنده های رژیم اسرائیل به ایران مستلزم یک هزار مایل پرواز بر فراز کشورهایی که روابط حسنه ای با تل آویو ندارند، سوخت گیری در آسمان، مبارزه با سیستم دفاع هوایی ایران، حمله همزمان به چند سایت زیرزمینی و استفاده از دست کم یکصد جنگنده است.
بر همین اساس می توان گفت: «که حمله به ایران برای رژیم اسرائیل اقدامی بسیار مشکل و پیچیده خواهد بود.
در همه سال هایی که پرونده هسته ای ایران روی میز کاخ سفید قرار داشته موضوع حمله به تاسیسات هسته ای کشورمان از سوی رژیم صهیونیستی مطرح بوده است.دستگاه تبلیغاتی اسرائیل نیز در داخل و خارج سرزمین های اشغالی همواره سعی کرده تا "خطر ایران هسته ای برای جامعه جهانی"را گوشزد نماید.اسراییل همواره ادعا کرده است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال تولید سلاح هسته ای است و در اولین فرصت پس از به دست آوردن این سلاح، به این رژیم حمله خواهد کرد و هلوکاست جدیدی علیه یهودیان در خاورمیانه رخ خواهد داد.ادعایی که نه تنها از سوی ایران قویا رد شده است بلکه حتی دستگاه های اطلاعاتی غرب و حتی موساد اسراییلی نیز این ادعا را تایید نکرده اند.
مقامات اسراییل به همراه عربستان یکی از منابع اصلی ارسال پارازیت به روند مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5 هستند که این پارازیت ها نشان دهنده نگرانی عمیق آنها از ایجاد توافق میان ایران و اعضای این گروه و پذیرش ایران به عنوان قدرت اول منطه ای هستند.
البته غرب نیز همواره از تهدیدات اسراییل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران به عنوان یک اهرم فشار استفاده نموده است.
پرسشی که مطرح می شود این است که چرا اسراییل پس از این همه جوسازی رسانه ای و دیپلماتیک و تهدیدات مکرر به حمله به مراکز هسته ای ایران،جنگنده ها و بمب افکن های خویش را به پرواز در نمی آورد؟
مگر غیر از این است که نیروی هوایی این رژیم،مانورهای نظامی لازم برای اجرای این عملیات را انجام داده و فقط منتظر دستور نخست وزیر برای حمله به ایران است؟
مگر غیر از این است که مقامات این رژیم تهدید کرده اند که صبرشان به پایان رسیده است و آنها به زودی به ایران حمله خواهند کرد؟به زبان ساده چرا اسراییل به ایران حمله نمی کند؟
در تحلیل عدم تهاجم نظامی اسراییل به مراکز هسته ای ایران به چند دلیل واضح می رسیم.این دلایل عبارتند از:
سازمان اطلاعات و وظایف ویژه (موساد) نام سازمان اطلاعات خارجیه اسرائیل است. مسلما این سازمان هم از قواعد حاکم بر تمام سازمانهای اطلاعاتی دنیا اطاعت میکند و البته با توجه به حساسیت سیاستهای کلی کشور اسرائیل فعالیت های این سازمان از چهارچوب های رایج فراتر رفته و با اینکه یک سازمان کوچیک است از غولهای اطلاعاتی دنیا به حساب میاید. باید دقت کرد که موساد به مسائل امنیتی و اطلاعاتی در داخل اسرائیل اهمیتی نمیدهد و این وظایف بر عهده سازمانهای دیگری مثل «دودیوان» و «شاباک» گذاشته شده است.
این سازمان توسط بن گوریون و در سال 1951 تاسیس شد. بن گوریون جمله جالبی در مورد ضرورت وجودی این سازمان داره که واقعا عمیق است:
«برای کشور ما که از ابتدای تاسیس تحت فشار دشمنانش قرار داشته است ، اطلاعات به عنوان خط مقدم دفاع ضروری است و ما باید به خوبی بیاموزیم و بدانیم که در اطرافمان چه میگذرد »